بدست نازی | admin در دسته
روزی مریدی از حضرت شیخ پرسید: یا شیخ بسیاری از مریدان
شرب خمر می نمایند،ناسزا میگویند ورق بازی میکنند حکم شما چیست؟
حضرت شیخ فرمود: گیشنیز
مرید پس از شنیدن جواب،شیخ ناله کنان و بر سر زنان خشتک به دست
راهی عراق شد و با یک حمله انتحاری به لقا حوریان رسید.
در زیر عکس مرید حضرت شیخ را میبینید
بدست نازی | admin در دسته
یه شعری یه دوست شاعرم داشت که می گف:
"خسته ام
دلگیرم
تو کجایی؟
زیر کدام باران؟
در انتظار کدام لب و آغوش ایستاده ای؟..."
بقیه اش یادم نیس. اما تا اینجاش حکایت این روزای منه
بدست نازی | admin در دسته
my second e journal for writing class
بدست نازی | admin در دسته
خوشحالم
دیگه درگیره استرسام و این که چه کاریو دارم اشتباه انجام میدم نیستم
گود لاک 
