تنها،یک تنها میداند
تنهایی، تنها درد یک تنها نیست
بدست نازی | admin در دسته
یکی از قوی ترین شعر هایی که شنیدم و دیدم :
علی سورنا - قصه ی من :
غصه ی من غصه ی شب فریاد درون حس یه درد
غصه ی من مثل یه مرده که ساقیه مردمو تشنه ی شهر
قصه ی من پرواز بود ولی فشاری رو زیریم نبود
قصم مثل فرهاد بود ولی هیچ کجا شیرین نبود
قصه ی من جراتم بود که دلیل محکم قدرتم شد
قصه ی من باختنم بود که دلیل محکم بردنم شد
قصه ی من عین فیلم بود که دلیل داشتن دشمنم شد
قصه ی من خود زندگی بود که دلیل مردنم شد
قصه ی من کامل شده یه عاقل که جاهل شده
چک من به دنیا باطل شده هیچ شرخری نمیتونی پاسش کنه
یه مرد که تلخی رو یادگار داشت زندگیشو گذاشت پای چارراه
رفاقتی بود که جای کار داشت آره این جاس که جای کار داشت
قصه ی من حرفا منه مهم نیست آخر و عاقبتش
چیزی که الانه ماله منه پس اول و آخر عاقبتش
قصه ی من بی فردایی بود خونو اشک و بی پروایی بود
بدنی بود که تو گرما میسوخت
قصه ی من خود تنهایی بود شر تو دنیای آروم من
افکار منم قانون من افکار تو اگه قانون بشن قصه من میشه قانون شکن
نمیتونن با من بازی کنن واسم محکمه سازی کنن
مجرم منم جرمم صداس زندان اتاقم قاضی خودم
قصه ی من تاریکی بود که دلیل محکم دیدنم شد
قصه ی من خاموشی بود که دلیل محکم شیونم شد
قصه من شیرینیه شباس که دلیل محکم الکل داشتنم شد
قصه ی من سردیه هواس که دلیل محکم کندن کاپشنم شد
قصه ی من جار زدن بود تو صورت هنجار زدن بود
دستی زیر پر و بالم نبود با دست خالی بار زدن بود
قصه من تیغ و خنجر مرد تنهای پیر شبگرد
حرف پناهی با سیگار من آزادی بعد تیر و بهمن
دنیا این دهن پاره ی منو دیدلیت انگشت اشارمو دید
این عصیان تو کارمو دید خودشو فیلم کرد یا منو فیلم
سکانس اول لبخند سکانس بعد نالمو دید
سکانس بعد جون کردن سکانس بعد بالم چید
سکانس بعد جای خلوت دفتر کتاب و ساعت کیف
سکانس بعد توی شلوغی جنگ بین آدم و دیو
سکانس بعد مادر و جیغ چون بلاخره تن پارمو دید
رسیدی به آخر فیلم سکانس آخر شاه رگ و تیغ
ما به گریه ی بیکسان نمیخندیدم
در غیر حضور جنگ نمیجنگیدیم
با گر ز سر بریده میترسیدیم در مجلس عاشقان نمیرقصیدیم!
بدست نازی | admin در دسته
اعتیاد، داستانی تلخ در هر جامعهای محسوب میشود اما قصه اعتیاد در بین زنان به مراتب بسیار تلختر است که نیاز به توجه ویژه از جانب تمام ارگان های مسئول است. قصه تلخ اعتیاد زنان در دالان شهربه گزارش خبرنگار گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ اعتیاد و سوء مصرف مواد مخدر اگر چه داستانی با پایانی تلخ و حتی شنیدن آن ناخوشایند است اما با شیوع مصرف مواد مخدر در کشور نیاز به توجه ویژه و بررسی تمام ابعاد آن از سوی مسئولان و جامعهشناسان را میطلبد . در گذشته اگر صحبت از مصرف مواد مخدر و اعتیاد میشد، نگاهها به سمت قشر خاصی از مردان میرفت که از وضعیت خانوادگی مطلوبی برخوردار نبودند. اما در چند سال اخیر اعتیاد دیگر مرد و زن نمیشناسد و مصرف مواد به گونهای در میان زنان و دختران شیوع پیدا کرده که زنگ خطر آن چند وقتی است که به گوش میرسد.
بدست نازی | admin در دسته
مداد رنگی ها مشغول بودند....به جز مداد سفید....
هیچ کسی به او کار نمی داد....همه می گفتند
تو به هیچ دردی نمی خوری....یک شب که مداد
رنگیها توی سیاهی کاغذ گم شده بودند....
مدادسفید تا صبح کار کرد ماه کشید...
مهتاب کشید...و انقدر ستاره کشید که
کوچک و کوچک و کوچکتر شد ....
صبح توی جعبه مدادرنگی جای خالی او باهیچ رنگی پر نشد....