امیر ر م از خو اب بیدا ر شد دم .... نمیت ونم بخوابم دلتنتگگتم .... میتر ررسم وقتی نیستی امیر رم.....
چقدرر بهت نیاز د ار م امیر رم ........ ......
بدست نازی | admin در دسته
امیر ر م از خو اب بیدا ر شد دم .... نمیت ونم بخوابم دلتنتگگتم .... میتر ررسم وقتی نیستی امیر رم.....
چقدرر بهت نیاز د ار م امیر رم ........ ......
بدست نازی | admin در دسته
دوستت دارم…
ولی هرگز نمی دانم چرا
من به عاشق بودن بی منطق خود
قانعم …
.
o
))
((
\/
saLammmmmmmmm
sobhet bekheyr azizam
بدست نازی | admin در دسته
بعد از چند صباحی خواستم فیلمی تماشا کنم، یادم نمی آید چند ماه پیش بود، بعد خواستم یک فیلم درست و حسابی ببینم، کلا حال و هوایم از اینی که بود عوض شود، فیلم "من مادر هستم" فریدون جیرانی، که از دوستان گرفته بودیم انتخابی شایسته بود، تا نیمه های فیلم همه چی خوب پیشرفت تا اینکه یکهو رید به اعصاب، یادم آمداین مدل ریدمان و این مدل حال و هوا و این مدل اشک ریختن سر دیدن فیلم "هیس دخترها فریاد نمی زنند" آن هم در سینما رخ داد، آنجا در مشایعت دوستان اشک ها ریخته شد و دستمال های بیچاره ای که نابود گشت، اما این یکی در نیمه شب ،تنها و در تاریکی مطلق، خبری هم از دستمال کاغذی نبود به ناچار آستین مبارک به یاری آمد، از ما گریه از فیلم هم ادامه، اخر یکی نیست بگوید نونت نیست آبت نیست قیلم دیدنت چی بود، آخر یکی نیست بگوید فریدون تو فیلم نساز، با اینکه فیلم خوبیست ................
بدست نازی | admin در دسته
"شب از شب های پاییزست"
عجب کشدار
و من
"زن زیبایی نیستم"
اما
"تنها شکوفه ی جهانم، که در پائیز روییدم"
بدست نازی | admin در دسته
نمیدونم نوشته هامو میخونی یا نه مهربون فاطمه.
نمیدونم الان ییداری یا نه. اما من یکساعته ک دارم فکر میکنم. نمیتونم فراموش کنم. خیلییییییی عمیق شده این احساس،
تموم وجودم بهونه میگیره و بجای خواب داره به تو فکر میکنه. ......