آری از پشت کوه آمده ام...
چه می دانستم این ور کوه باید برای ثروت،حرام خورد؟!
برای عشق خیانت کرد
برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد
برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند
وقتی هم با تمام سادگی دلیلش را می پرسم
می گویند: از پشت کوه آمده!
ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم و تنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ ها باشد، تا اینکه این ور کوه باشم و گرگ!
راستش را بخواهی
فاجعه ی رفتن "او"
چیزی را تکان نداد . . .
من هنوز هم چای میخورم...
قدم میزنم...
هستم!
اما...
تلخ تر ...
تنهاتر ...
بی اعتمادتر...
چه زیبا می گفت مترسک
وقتی نمی شود رفت
همین یک پا هم اضافیست ...
پدر..
همون کسیست که لرزش دستش
دیگه چیزی ازچای توی استکان باقی نگذاشته
ولی بهت میگه به من تکیه کن
وتو انگارکوه را پشتت داری
سهــم من از دنیــــــــــــا
نداشتن استــــــــــــ ...
تنهـــــا قدم زدن در پیاده رو هــــــا
و فکـــــــر کردن به کســـــی که
هیــــچ وقتـــ نبود...!!!
بــ ـه کبــ ـریـ ـت نیـ ـازی نـیـسـ ـت!
سیـ ـ ـگـ ــار را بـــر لـبـــم مـ ـ ـی گـــذارم و
بـ ـه درد هـــایــ ـم فکـــ ـر میــ ـکــ ـنــ ـم
خــودش آتـ ـ ـش مـ ـی گیـ ـرد . . .!
یک روز اگر آمدی
و در امتداد پاییز درختهای یک باغ
دختری را دیدی که روی طلایی برگ ها زانو زده
مبادا به تمام قد بایستی روبه روی او
و زل بزنی به خاکستری خاطراتش
شاید رفته دلتنگی هایش را همدم خاک کند
بسپارش به تنهایی...
مهــمــترین درســـی کــه از زنـــدگی آمـــوختـــم ایــن بــود
کـــه هیــچ کـــس شبیـــه حــرفهـــایــش نبــود...!
بعضی وقتهــآ..
از شدت دلتنگیــــ ،
گریهــ کهــــ هیچ...!!!
دلــ?ــَت می خــوآهــَد ؛
هــآی هــــآی بمیــــری...!
مثل وقتی که عاشقت شدم
باران می بارد،
فکر کنم
دوباره یکی
عاشقت شده...
امـشبـ هـیچـی نـمے خـوآهـم !
نـه آغـوشـتـ رآ
نـه نـوازش عـآشقـآنـه اتـ رآ
نـه بـوسـه هـآے شـیریـنتـ...
فقـطـ بـیـآ
مےخـوآهـم تـآ سحـر بـه چشـمـآن زیبــــایتـ خیـره بـمــآنـم
هـمیـن کـآفـی استـ
بـرآے آرامـش قلبـــ بــی قـرآرم
تـو فقـط بـیــآ . . .
کاش بودنها را قدر بدانیم
به خـــــدا قسم
نبودنها
همین نزدیکیهاست . . . !
این روزهــــایم به تظاهر می گذرد...
تظاهر به بی تفاوتی،
تظاهر به بی خیـــــالی،
به شادی،
به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست...
اما . . .
چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"
حـرف دلـت را امـروز بـزن
اگـر امـروز گفتـی
اسمـش "حـرف دل" اسـت
اگـر نگفتـی
فـردا می شـود " درد دلـت " !!!