همه چیز اینجا | خبرگزاری دوقرونی | مجله سرگرمی، عکس، فیلم وموزیک

این لک زایی هم قولوپی تویه این واثقی سردرآورد و کف همه رو بروند...واقعا کارهای قشنگی کرده ، حقشه که یه دستمزد حسابی بهش بدن... البته ما که می دونیم لک زایی این کارا رو به خاطر پول نکرده و فقط هم هدفش خدمت به عرصه ی هنر و موسیقی و رضای خدا بوده و اصلا پول براش مهم نبوده...!!!! اما ما هنوز هم نفهمیدیم که این یهویی از کجا پیداش شد و یهویی هم....

این اصفهانیها هرجا برن همونجا رو به...می کشند . تویه یه نگارستان به اون با کلاسی حظرات تلپی نشستند وسط سالن و ساندیس می خورن...

وا...چی بگیم دیگه...البته خب دوستامون یه چندتا چه چه زده بودند و خسته شده بودند... چه کار میشه کرد می تونند و می کنند .... تواناییش رو دارند

بچه های گروه سرود آدم رو یاد بروبچه های تیم ملی می اندازند....اومدن و یه آواز خوندن و رفتن...البته کار بچه های ما دست کارای شجریان و محمد اصفهانی و این جر جقله های خواننده رو از پشت بسته و بیشتر می شه گفت شبیه کارای مریم حیدر زاده بود که اتفاقا خیلی هم قشنگ بود...

"قابل توجه همگی دشتی هم کربلا رفته!" این جمله رو بعضی از مفسرین متبهر از سخنان و خاطرات دشتی در شب محفل برداشت کردند و به سرعت اقدام به انتشار آن نمودند . بعضی از کارشناسان سرعت یاب و سرعت گیر و سرعت سنج ما در دفتر نشریه پس از ساعت ها بحث و بررسی و تحقیق و .... سرعت انتشار این مطلب رو نتوانستند حساب کنند . نکته جالب اینکه دشتی خود هم متحیر مانده....جل الخالق....

دیشب تویه محفل همه چیز داشت عادی می گذشت که یهویی مداح برنامه پا شد و کتش رو درآورد . متاسفانه ما هنوز نتوانستیم بعد از 10-15 ساعتی که از دیشب تا حالا می گذره ایشون رو ملاقات کنیم ، اما امیدواریم هرجا هستش و این قسمت رو می خونه بیاد و بگه که چرا دیشب این کتشو درآورد...فوقش اینه که می گی جو گرفتم....!!!!