94/4/17
11:4 عصر

خودم

بدست نازی | admin در دسته


94/4/17
11:34 صبح

اردیبهشت 94 روستای زیارت گرگان(بهبود پست های سال 93)

بدست نازی | admin در دسته

# سلام

 

Viber:09351681500

 LINE:09351681500

Instagram:Jabersz

##به خاطر جابجایی و مشکل وخرابی سرورها در بلاگفا کل پست های سال 93 حذف شد.که بوسیله نسخه پشتیبان موجود در گوگل کشت بلاگ به حالت عادی بهبود یافت.

##علمی که تو را اصلاح نکند گمراهی است و مالی که تو را سود ندهد وبال است . ضرب المثل چینی

##جهت سرمایه گذاری در روستای زیارت می توانید.به سایت مراجعه کنید.

     ))))))))))))))زمین فروشی در روستای زیارت با قیمت وشرایط عالی(کلیک کنید  )(((((((((((((

http://ziaarat.ir/images/ziaratk/1K.jpg

http://ziaarat.ir/images/ziaratk/2K.jpg

http://ziaarat.ir/images/ziaratk/9K.jpg

http://ziaarat.ir/images/ziaratk/4K.jpg

http://ziaarat.ir/images/ziaratk/6K.jpg

http://ziaarat.ir/images/ziaratk/3K.jpg

http://ziaarat.ir/images/ziaratk/7K.jpg

http://ziaarat.ir/images/ziaratk/8K.jpg

http://ziaarat.ir/images/ziaratk/5K.jpg

http://ziaarat.ir/images/ziaratk/10K.jpg

http://ziaarat.ir/images/ziaratk/12K.jpg

 http://ziaarat.ir/images/ziaratk/13k.jpg

# روستای زیارت در 7 کیلومتری جنوب گرگان قرار دارد.

 # تقع قریة زیارت 7 کیلومتر من مدینة جرجان فی إیران

Ziarat village is located at 7 km the south of Gorgan city in Iran

Zi?rat Dorf liegt auf 7 KM GORGAN STADT auf Iran

?????? ???? ??????????? ? 7 ?? ??????? ?????? ?

 

#فعلاhttp://pic4ever.com/images/fly2.gif


94/4/16
2:36 عصر

تفرقه بین ایرانیان حربه جدید دشمن

بدست نازی | admin در دسته

تفرقه بین ایرانیان حربه جدید دشمن 
دوستان چند وقتی است پستهایی راجع به کوروش کبیر در فضای مجازی منتشر میشود که بعضی از آنها به یکتاپرستی و عدالت کوروش اشاره میشود و بعضی دیگر کوروش را چند خدا پرست معرفی میکند و او را فاقد قبر یا دارای قبر جعلی و ... معرفی میکند این پستها با لایک مخالفان و موافقان کوروش جنجالی را در فضای مجازی به راه میاندازد و در آخر به اسلام کشیده میشود و هویت ایرانی را زیر سوال میبرد 
دوستان عزیز مراقب این پستها باشید هدف از گذاشتن پستهای کوروش فقط و فقط و فقط تفرقه انداختن بین ایرانیان است و بس 
همانطوری که ماهواره ها را وارد خانه ها کردند و الان نمی توان جوابگوی دختر 5 ساله بود وقتی میپرسه مامان من از کی باید دوست پسر داشته باشم 
همانطوری که بازارهایمان را پر از لباسهای بدن نما و تنگ و نازک کردند 
همانطوری که بین شیعه و سنی تفرقه و کشت و کشتار ایجاد کردند 
و حالا میخواهند بین ما ایرانیان تفرقه ایجاد کنند 
دوستان عزیز کوروش کبیر هر که بود مربوط به گذشته این مرز و بوم است و قابل احترام اما مراقب پستهایی که خون شما را به جوش میاورد باشید هدف این پستها تفرقه انداختن بین ما ایرانیان است و بس 
تفرقه بین عاشقان هویت و عاشقان مذهب 
هویت و مذهب هیچگاه از هم جدا نبوده اند 
من یک ایرانی سربلند هستم با پیشینه ای درخشان از کوروش کبیر و یک مسلمان هستم با عشق محمد (ص) و علی (ع)


94/4/15
2:13 صبح

بازهم امشب...

بدست نازی | admin در دسته

چقدر امشب سریع میگذره خدا

وقت کم میارم باهات حرف بزنم چقدر زود داره به سحر نزدیک میشه...

نگاهت می کنم و ازت میخوام اون اتفاق بزرگ رو در وجودم ایجاد کنی... اون اتفاق...

استغفرالله ربی و اتوب الیه

چرا ازت اینقدر توقع دارم ... توقع دارم یه شبه منو ببخشی. تقصیر من نیست تو خیلی کریمی همینه که منو  پررو کرده. 

یه شبه آره یه شبه این همه سال عصیانو این همه بار گناهو... 

همین امشب میخوام دستمو بگیری یه چیزی بهم نشون بدی. 

به خوبا سر میزنی مگه بدا دل ندارن

یه سرم به من بزن ای خوب خوبا ، خداجون

ای خدااا..... 

الهی العفو الهی العفو

ای خدااا...

تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببره

حیف باشه که تو باشی و منو غم ببره


94/4/15
12:26 صبح

امشب...

بدست نازی | admin در دسته

سلام

امشب شب قدره ، من اداره ام ، برنامه ماه عسل رو دیدم ازون موقع حالم دگرگونه... 

تا این لحظه دست و دلم به مناجات هایی که سالهای قبل داشتم نمی ره. یک آقای ایرانی با خانمش مهمان بودند که از آمریکا اومده بودند. قصه جالبی داشت آدمی که از عشق و حال و لذت دنیایی هرچی که به ذهنت برسه استفاده کرده بود اینقدر که دیگه اونا براش عادی شده بود به قصد یک تفریح متفاوت که هرجور فسق و فجوری که فکرشو بکنی توش باشه رفت برزیل ولی داستانش ازونجا جالب شد که طبق سنت ایرانیا وقتی میخواست بره خواهرش اونو از زیر قرآن رد کرد. 

قرآنی که تو عمرش حتی یکبار بازش هم نکرده بود ببینه این کتاب چیه؟ کاملا بیگانه با جملات این کتاب. 

به قصد اینکه به خواهرش ثابت کنه اینا خرافاته قرآنو ازش گرفت برد برزیل و....

داستانش مفصله...

حال من عجیبه امشب هیچ وقت اینطور نبودم. داشتم میومدم اداره قرآن گوشیمو می خوندم به اونجا رسیدم که میفرمود ما از رگ گردن به شما نزدیکتریم... 

اونجا سرمو بردم بالا به آسمون نگاه کردم ازش خواستم نگاهم کنه بعد با خودم گفتم نگاهم می کنه ازش خواستم رهام نکنه. 

چرا امشب اینجوریه؟!!! این چه حالیه من دارم خدا....

خواهش می کنم یه کاری کن خدا اینجوری نگاهم نکن. شرمنده میشم... شرمنده می شم. 

یا من هو اضحک و ابکی... ای کسی که میخندانی و میگریانی.

امشب به تو حسن ظن دارم ، اصلا با همین حس به طرفت دستامو دراز میکنم.

چرا امشب نمی تونم جوشن کبیر بخونم. 

 

خدا خدا خدا

یارب یارب یارب یارب یارب

میشه نگام کنی؟ آروم شه زندگیم؟ دست ور ندار ازم میپاشه زندگیم


<   <<   41   42   43   44   45   >>   >