سفارش تبلیغ
صبا ویژن

92/9/9
9:54 صبح

گاهی دلت میخواد ...!

بدست نازی | admin در دسته

گاهی دلت میخواد

همه بغضهات از توی نگاهت خونده بشن...

میدونی که جسارت گفتن کلمه ها رو نداری...

اما یه نگاه گنگ تحویل میگیری

یا جمله ای مثل:

چیزی شده؟؟!!!

اونجاست که بغضت رو با لیوان سکوت سر میکشی

و با لبخندی سرد میگی:

 نه،هیچی ...!


92/9/9
9:46 صبح

به کدام دلتنگی خندیدم...!

بدست نازی | admin در دسته

گاه دلتنـــــــگ می شوم دلتنـگتر از تمام دلتنگـــــــــی ها

حسرت ها را می شمارم

و باختن ها

وصدای شکستن را

... نمیدانم من کدامین امید را ناامید کردم

وکدام خواهش را نشنیدم

وبه کدام دلتنگی خندیدم

که چنین دلتنگــــــــــــــــم...!


92/9/7
1:10 صبح

اطلاعیه یک و دو مخصوص وبلاگ

بدست نازی | admin در دسته

با سلام

وبلاگ حاضر به خاطر  فیلتر شدن سایت یک و دو  بارگذاری گردیده است. اکنون که با پیگیری ،این سایت از پروکسی عقلی بعضی درآمده، به اطلاع می رساند، سایت یک و دو با قدرتی مضاعف و در قالب کادری فراسازمانی به کار خود ادامه می دهد.

لذا در خواست میگردد، من بعد سایت یک و دو 1212news.ir را مطالعه نموده و نظر خود را در آنجا درج فرمایید.

در پایان قابل ذکر است نظرات خود را در طی خصومت با یک نفر نبندید، بلکه در قالب یک جریان اشتباه نقد فرمایید. ضمنا اگر بعضی با یک نفر از اعضای سایت مشکل دارند به او تلفن بزنند و خود را خالی نمایند، چرا که ما وکیل آن فرد نیستیم.  با تشکر


92/9/4
2:31 عصر

شرط برداشتن تحریم ها از ایران

بدست نازی | admin در دسته

امریکا برای لغو تحریم ها نابود کردن تاسیسات هسته ای ایران را خواستار شد . . . . . . . . خدایش صدبار به اوباما جون گفتم شام زیاد نخور خواب بد نبینی!!"اوباما جون هنوز ایرانیا بی غیرت نشدن هنوز خون چهار شهید هسته ای ایران مثل چشمه تو رگای ایرانیا می جوشه پسر خواب دیدی خیره پسر(مقام معظم رهبری:دستیابی به انرژی هسته ای یک ضرورت و نیاز ملی است)روحانی جون فدات توکه عاشق رهبری تورو خدا یکم بحرفهای رهبر گوش بده عزیز این فرصت هارو نده که دشمن خونی ایران شاخ شه باشه گلم

92/9/4
9:51 صبح

این حالمو خیلی دوست دارم

بدست نازی | admin در دسته

من که تصویری ندارم در نگاه هیچکس / خوب شد هرگز نبودم تکیه گاه هیچکس /

 

کاش فنجانی نسازد کوزه گر از خاک من / تا نیفتد در دلم فال سیاه هیچکس / بهترین

 

تقدیر گلها چیدن و پژمردن است / سعی کن هرگز نباشی دلبخواه هیچکس ...

دختری به کوروش کبیر گفت :‌


 

من عاشق تو هستم ! کوروش گفت من لایق شما نیستم

 

لیاقت شما برادرم هست که از من زیباتر هست

 

 و اکنون در پشت سر شما ایستاده است  

 

دخترک به پشت سرش نگاه کرد اما کسی نبود ؛

 

 کوروش کبیر به او گفت اگر عاشق بودی

 

پشت سرت را نگاه نمیکردی
 


.

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

خداحافظ گل لادن، تموم عاشقا باختن.


ببین هم گریه هام از عشق، چه زندونی برام ساختن.


خداحافظ گل پونه، گل تنهای بی خونه.


لالایی ها دیگه خوابی، به چشمونم نمی شونه.


یکی با چشمای نازش، دل کوچیکمو لرزوند.


یکی با دست ناپاکش، گلای باغچمو سوزوند.


تو این شب های تو در تو، خداحافظ گل شب بو.


هنوز آوار تنهایی، داره می باره از هر سو.


خداحافظ گل مریم، گل مظلوم پر دردم.


نشد با این تن زخمی، به آغوش تو برگردم.


نشد تا بغض چشماتو، به خواب قصه بسپارم،


از این فصل سکوت و شب، غم بارونو بردارم.


نمی دونی چه دلتنگم، از این خواب زمستونی،


تو که بیدار بیداری، بگو از شب چی می دونی ؟


تو این رویای سر در گم، خداحافظ گل گندم.


تو هم بازیچه ای بودی، تو دست سرد این مردم.


خداحافظ گل پونه، که بارونی نمی تونه

 

 طلسم بغضو برداره، از این پاییز دیوونه

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید 
 
 
من بودم و غروبی سرخ که نشان از تاریکی تلخی داشت
 

به ذهنم فشار آوردم تا تو را به خاطر آورم
 

ولی هر چه سعی کردم به ذهنم هم نیومدی
 

همان لحظه که خورشید خانم داشت می رفت
 

به خاطرم اومد که تو تمام هستی من بودی
 

ولی نمیدانستم که به زیبا یهای دنیا نباید دل بست
 

به تویی که زیبایی محض بودی
 

آنروز غروب عشق من بود
 

من فهمیدم که وعده هایت وفایی ندارد
 

شکوه هایی که از تو داشتم به فراموشی سپردم
 

و گفتم که باید او را زخاطر برد
 

خورشید رفت و شب امد
 

ولی من هنوز روز را ندیده ام
 

اگر هر غروب طلوعی دارد
 

ولی این غروب طلوعی ندارد
 

حالا دیگر من مانده ام و یک دنیا تاریکی
 

غروب عشق اگر غمگین بود
 

ولی برایم دوست داشتنی بود
 
 
زیــر بــارون، جـای خـالی بـوس? گرمت رُ با تـموم وجـود، حـس کردم …
 

زیــر بــارون، اشـک های لحـظ? خـداحافظی رُ تو ذهـنم، تـداعی کـردم …
 

زیــر بــارون، ایـن دنیـای بـیوفـا رُ تا دلت بـخواد، نفـرین کـردم …
 

زیــر بــارون، از عشـقی کـه تـو قـلبم حـک کـردی، یـادی کـردم …
 

زیــر بــارون ، بـه پـشت سـرم نـگاه کردم و 18 سـال زندگی رُ بـاور کـردم …
 

زیــر بــارون، بـه تـموم بـهونه هـامون تبـسم تـلخی کـردم …
 

زیــر بــارون، بـه حـکمت خـدا از تـه دل شـک کـردم …
 

زیــر بــارون، بـه فـرار ثـانیه هـا اعـتقادپیـدا کـردم …
 
 
تو که میدانستی با چه اشتیاقی
 
 خودم را قسمت میکنم

پس چرا …
 
زودتر از تکه تکه شدنم…
 
 جوابم نکردی…
 
برای خداحافظی
 
 خیلی دیر بود… خیلی دیر !
 
 
به تو که فکر می کنم

بی اختیار

به حماقت خود لبخند می زنم

سیاه لشکری بودم

در عشق تو

و فکر می کردم بازیگر نقش اولم …

افسوس
 


<      1   2   3   4   5   >>   >