94/7/2
8:3 عصر

مهر و یاد مدرسه

بدست نازی | admin در دسته

لذتی که توی خوابیدن با لباس مدرسه توی رختخواب

بین ساعات 7:00 تا 7:15 وجود داشت

توی هیچ چیزی دیگه وجود نداشت و ندارد و نخواهد داشت  

 

*********************

 

همیشه تو مدرسه عادت داشتم همکلاسی هامو بشمرم

تا ببینم کدوم پاراگراف برای خوندن به من می فته

 

**********************

 

یادش بخیر یکی از استرس های زمان مدرسه این بود که

زنگ ورزشمون چه روزیه و چه ساعتی ؟!!

افتادن زنگ ورزش اونم دو زنگ آخر پنجشنبه

از انتصاب به عنوان مدیر کل شرکت مایکروسافت هم بالاتر بود

 

**********************

 

من مدرسه که میرفتم همیشه سر کلاس به این فک میکردم که

اگه پنکه سقفی بیفته کله کیا قطع میشه !

 

**********************

 

وقتی سر کلاس حوصله درس رو نداشتیم

الکی مداد رو بهانه میکردیم بلند میشدیم میرفتیم

گوشه کلاس دم سطل آشغال بتراشیم

 

**********************

 

تو مدرسه آرزومون این بود که وقتی از دوستمون می پرسیم

درستون کجاست اونا یه درس از ما عقب تر باشن

 

**********************

 

یادتون میاد

اوج احتراممون به یه درس این بود که دفتر صد برگ واسش انتخاب می کردیم !!!!!!!!!!

یادش به خیر......... یادش بخیر زمزمه های پدر و مادر در غروب 31 شهریور

"غصه نداره که تا چشم به همبزنی 9 ماه تموم میشه ... "

 

**********************

 

شما یادتون هست بزرگترین خلاف ما زمان مدرسه داشتن حل المساعل بود

 

از اختلاص هم جرمش بیشتر بود !

وقتی جوابا رو میخوندیم همه جوابا مثل هم بود D:

 

**********************

 

یادش بخیر؛ در به در دنبال یکی میگشتیم کتابامونو جلد کنه !

 

**********************

 

یکی از ترسناک ترین جملات دوران مدرسه :

یه برگه از کیفتون بیارید بیرون !

 

**********************

 

آخه من نمیدونم شادی های راه مدرسه که میگن یعنی چی؟

والا ما که یا کتک میخوردیم یا کتک میزدیم

شادی مادی هم در کار نبود فقط گریه و لباس پاره

که البته بعداز اون هم مادر گرامی از خجالتمون حسابی درمیومدن D:

 

**********************

 

یکی از جملاتی که در دوران مدرسه

از معلمین و مدیر و معاونین محترم به کرات شنیده میشد این جمله بود :

"پرونده تون رو میزاریم زیر بغلتون"

خداییش کی دیده پرونده دانش آموزی را بزارن زیر بغلش ؟

مگه هندونس ؟!

 

**********************

 

یادش بخیر غربت کلاس جدید و غصه همکلاس نبودن با بچه های سال قبل !

 

**********************

 

دلم واسه اول دبستانم تنگ شده

 

که وقتی تنها یه گوشه ی حیاط مدرسه وایسادی

یه نفر میاد و بهت میگه با من دوست میشی؟