سفارش تبلیغ
صبا ویژن

94/8/16
11:4 عصر

عاشقانه

بدست نازی | admin در دسته

اختصاصی فارس
دبیرکل سازمان عربی اطلاعات و ارتباطات کیست/ جاسوسی که سر از ایران درآورد

خبرگزاری فارس اطلاعات جدیدی از جاسوس آمریکایی دستگیر شده در ایران منتشر کرد.

خبرگزاری فارس: دبیرکل سازمان عربی اطلاعات و ارتباطات کیست/ جاسوسی که سر از ایران درآورد
 

به گزارش خبرنگار امنیتی دفاعی خبرگزاری فارس، طی روزهای اخیر بود که یک جاسوس آمریکایی-لبنانی به نام «نزار زاکا» توسط نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی ایران بازداشت شد.

بنا بر اطلاعات رسیده به خبرنگار فارس، وی ارتباطات جدی نظامی و امنیتی با ایالات متحده آمریکا بویژه در پنتاگون و سازمان سیا داشته است. (از جمله آن می‌توان به دیدار وی با کالین پاول اشاره کرد)

ادامه مطلب...

94/8/16
11:4 عصر

تاحالا شده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

بدست نازی | admin در دسته

تاحالا شده دلت از تموم دنیا گرفته باشه؟ دلت بخواد داد بزنی بگی باباا دست ازسرم بردارین...همه چی مال شما...دنیاتون مال خودتون...فقط بذارین توحال خودم باشم؟ دلت بخواد تنها باشی...خودت باشی وهندزفریت وخودکارت ویه کاغذ... تاحالا شده دلت بخواد تموم داراییت از دنیاهمین چندتا چیز باشه؟ تاحالا شده بشینی یه گوشه زانوهاتو بغل کنی...خاطره هاتو باخودت مرور کنی وباخودت بگی:یعنی دمت گرم دنیا...قشنگ ویرونم کردی...آب از آب تکون نخورد... تاحالاشده تواوج بغض ازته دل بخندی تااگه گریه ت گرفت بقیه فک کنن...به خاطرخنده ی زیاده؟ تاحالا شده صبح ازخواب بیدار بشی ببینی بالشتت از اشکای شب قبلت خیس شده؟ تاحالا شده وسط یه جمع باشی اما نگات غرق یه نقطه باشه؟ تاحالا شده شنیدن یه آهنگ برات زجرآور باشه؟ تاحالا شده ردشدن از یه خیابون چشاتو اشکی کنه؟ تاحالا شده یه روزایی از ماه برات عذاب آور باشه؟ تاحالا شده واسه گذشتن یه روزایی از هفته به هرچیزی متوسل بشی؟ تاحالا شده همه به خاطر خنده های بلندت یا چه میدونم به خاطر شوخ بودنت کنارت باشن اما هیچکدوم نخوان غم تو صداتو بشنون..

ادامه مطلب...

94/8/16
11:3 عصر

فراموش میشوم...

بدست نازی | admin در دسته

میگویند از دل برود هرآنکه از دیده برفت...

 

چقدر راحت فراموشت میکنند...

ادامه مطلب...

94/8/16
11:3 عصر

داستانک زیبا

بدست نازی | admin در دسته

مرد و زن نشسته اند دور ِ سفره . مرد قاشقش را زودتر فرو می برد توی کاسه سوپ و زودتر می چشد طعم غذا را و زودتر می فهمد که دستپخت همسرش بی نمک است و اما زن چشم دوخته به او تا مُهر تایید آشپزی اش را از چشم های مردش بخواند و مرد که قاعده را خوب بلد است، لبخندی می زند و می گوید : "چقدر تشنه ام !"

زن بی معطلی بلند می شود و برای رساندن لیوانی آب به آشپزخانه می رود . سوراخ های نمکدان سر ِ سفره بسته است و به زحمت باز می شوند و تا رسیدن ِ آب فقط به اندازه پاشیدن ِ نمک توی کاسه زن فرصت هست برای مرد.

زن با لیوانی آب و لبخندی روی صورت برمی گردد و می نشیند . مرد تشکر می کند، صدایش را صاف می کند و می گوید : " می دونستی کتاب های آشپزی رو باید از روی دستای تو بنویسن ؟ "

و سوپ بی نمکش را می خورد ؛ با رضایت
و زن سوپ با نمکش را می خورد ؛ با لبخند!

ادامه مطلب...

94/8/16
11:3 عصر

بیا ... منتظرم

بدست نازی | admin در دسته

 

مرگ بر من

مرگ بر این لانه جاسوسی

مرگ بر این خانه سیاه

مرگ بر من

...

بلند گفتم تا که هر جا هستی

بیایی و تسخیرم کنی

"سید جلیل الدین"

 

یه مقداری با تاخیر، دوست داشتم از این هم می گذشتم و تا این حد زیاد نمی نوشتم، مثل روزهااا که گذشتم و هنوز عادتم نشده اما نوشتم چرا که واقعا مرگم گرم است...گرم.

ادامه مطلب...

<   <<   56   57   58   59   60   >>   >