بهانه هم اگر میگیری
بهانه مرا بگیر…
من تمام خواستن را وجب کردم…
هیچکس…
هیچکس به اندازه من
عاشق تـو و بهانه هایت نیست...
بدست نازی | admin در دسته
بهانه هم اگر میگیری
بهانه مرا بگیر…
من تمام خواستن را وجب کردم…
هیچکس…
هیچکس به اندازه من
عاشق تـو و بهانه هایت نیست...
بدست نازی | admin در دسته
بدست نازی | admin در دسته
عکس مدل های شیک و زیبای لباس نوزادی دخترانه
هنگام مسواک زدن دندان های کودک، سعی کنید این کار را به آرامی و بدون عجله انجام دهید تا لثه های او آزرده نشود و لطفا هرگز تهدید نکنید که اگر مسواک نزنی تو را پیش دندانپزشک می برم! در بسیاری از موارد، ریشه ترس کودکان در همین تهدیدها نهفته است.
عکس مدل های شیک و زیبای لباس نوزادی دخترانه
مهم است که همه قسمت های دندان تمیز شوند.
به طور معمول حدود دو تا سه دقیقه زمان برای مسواک زدن توصیه می شود که البته اغلب افراد، حتی بزرگسالان، کمتر از یک دقیقه را صرف انجام آن می کنند.
عکس مدل های شیک و زیبای لباس نوزادی دخترانه
اینکه کودک را وادار کنیم دو سه دقیقه مسواک را در دهانش تحمل کند، کار سختی است.
برای این کار می توانید آهنگی را با هم گوش کنید و یا آهنگی را که حدود دو دقیقه است، برایش بخوانید تا سر او گرم شود.
عکس مدل های شیک و زیبای لباس نوزادی دخترانه
بدست نازی | admin در دسته
مولانا (مولوی بلخی)
604-672ق. قونیه
به قلم: به سعید نفیسی[1]
اخیراً به مناسبت هفتصدمین سال درگذشت صوفی دانشمند عارف ارجمند مولانا جلال الدّین رومی، در آنکارا مراسم یادبوی با حضور عده ای از مستشرقین برپا گردید و محافل فرهنگی ترکیه با استفاده از محل آرامگاه و خانقاهی که در آن کشور وجود دارد و این شعر مولانا که فرموده است:
بیگانه مگیرید مرا زین کویم |
|
در کوی شما خانة خود می جویم |
دشمن نیم از چند که دشمن رویم |
|
اصلم ترک است اگرچه هندو گویم
|
ملیت وی را ترک اعلام نمودند. اینکه مقاله فاضلانهای که استاد سعید نفیسی در اطراف این موضوع و شخصیت مولانا نوشتهاند.
روز یکشنبه پنجم جمادی الاخر سال 672 قمری، هفتصد سال پیش، نزدیک غروب، در شهر قونیه در آسیای صغیر که امروز جزو خاک ترکیه است، در خانقاهی که هنوز پس از هفتصد سال برپاست و تقریباً دست نخورده مانده است مردی به بیماری محرقه از این جهان رفت که نه تنها شگفتترین فرد زمان خود بود، بلکه از عجایب مردان جهان به شمار میرفت.
این مرد که 68 سال و 89 روز در این جهان مانده بود، تا دم مرگ هنوز نیروهای ظاهری و باطنی را از دست نداده بود. چهرة گرد و گونههای برجسته و بینی قلمی باریک و چشمان کوچک فرو رفته پرحرکت وی را ریش سفید پرپشت بلندی احاطه کرده بود. استخوانهای درشت و شانة پهن و سینة فراخ و شکم برآمده و قد متوسط و دستهای پرگوشت و انگشتان کوتاه داشت.
راستی وی از شگفتیهای جهان آفرینش بود. هوش سرشار، حافظة عجیب و طبع هزّال و زبان چرب و روان وی با نیروهای بدنی شگرف توأم شده بود. ساعتها در حمامهای بسیار گرم که کسی تاب ماندن در آنها را نداشت میماند و آسیب به او نمیرسید. داورها و زهرهایی را که همه را از پا درمیآورد میخورد و در او اثر نمیکرد.
هر خشم و کدورتی را به آسانی عجیبی فرو مینشاند و هر ناملایمی را با کمال خوشرویی تحمّل میکرد. جاذبة شگرفی در سیمای او و در بیان او رفتار وی بود که همه را میفریفت و دل از همه، مرد و زن، خرد و بزرگ میبرد.
این مرد بزرگ هزاران مرید فدایی داشت که پادشاهان روز ایران و مردان محتشم روزگار هم در میانشان بودند. خانقاهی که هنوز در شهر قونیه در ترکیة امروز باقی است برای وی، اصحابش ساخته بودند که از ساختمانهای زیبا و مجلّل آن زمان بود.
شهر قونیه از شهرهای آباد و بزرگ قسمتی از آسیای صغیر بود که در آن زمان به آن «روم» میگفتند.
قهرمان ما از سال 628 قمری که با پدر خویش وارد این شهر شده بود تا سال 672 که درگذشت در این شهر زیست و گاهی سفری به حلب و دمشق و لارنده شهر دیگر آسیای صغیر کرده است. این مرد بزرگ را مریدان بیشمار او «مولانا» و بیشتر «خداوندگار» میگفتند مراد از مولانا خداوندگار جلاّل الدین محمّد بلخی عارف مشهور جهان است که در شهر بلخ در 6 ربیع الاول 607 قمری به جهان آمد. پدرش بهاءالدّین محمّد بن حسین بن احمد خطیب سلطان العلما لقب داشت و چون مادر وی از خاندان شاهی خوارزم شاهیان بود، او را «بهاءالدّین ولد» میگفتند و به همین نام معروف شده بود.
ادامه مطلب را بخوانید...
بدست نازی | admin در دسته
سلام دنیا
منم
من و میشناسی؟
همون که یه زمانی، همه عاشق خنده هام میشدن
همه میگفتن اونی که باهاته هیچ وقت پیر نمیشه
همه از برق چشام میگفتن که جادو میکرد
همونی که صورتش همیشه بشاش بود
تو اوج غم و عصبانیتم نمیشد جلو خندمو بگیرم
.
.
.
حالاااااااا
ازم چی ساختی؟
وجودم همش شده حسرت
همش گلایه
نه برق چشام هس
نه خنده هام
نه رفیقی
تنهای، تنهام با یه دیوار دوره خودم
با یه کوله بار آرزوهای دست نیافته
نمیدونم
مقصر منم ، یا تو
فقط میدونم شدم یه آدم یخی
که حوصله ی خودمم ندارم