94/5/5
12:43 صبح

دلنوشته های حسین پناهی

بدست نازی | admin در دسته

 

من زندگی را دوست دارم
ولی از زندگی دوباره می ترسم!
دین را دوست دارم
ولی از کشیش ها می ترسم!
قانون را دوست دارم
ولی از پاسبان ها می ترسم!
عشق را دوست دارم
ولی از زن ها می ترسم!
کودکان را دوست دارم
ولی از آینه می ترسم!
سلام را دوست دارم
ولی از زبانم می ترسم!
من می ترسم ، پس هستم
این چنین می گذرد روز و روزگار من
من روز را دوست دارم
ولی از روزگار می ترسم!
حسین پناهی

 

می‌دونی”بهشت”کجاست ؟

یه فضـای چند وجب در چند وجب 

بین  بازوهای کسی که دوسـتش داری…

 

 این روزها به جای” شرافت” از انسان ها

 فقط” شر” و ” آفت” می بینی !

 من اگه خـــــــــــــــــــدا بودم 

 یه بار دیگه تمـــــــــــــــوم بنده هام رو می شمردم

 ببینم که یه وقت یکیشون تنــــــــــــها نمونده باشه

و هوای دو نفره ها رو انقدر به رخ تک نفره ها نمی کشیدم!


   


94/5/4
8:28 عصر

نمی توانم نگاهم را کنترل کنم

بدست نازی | admin در دسته

یک جوان از عالمی پرسید: من جوان هستم و نمیتوانم خود را از نگاه به نامحرم منع کنم، چاره ام چیست؟

عالم نیز کوزه ای پر از شیر به او داد و به او توصیه کرد کوزه را سالم به جایی ببرد و هیچ چیز از کوزه بیرون نریزد

و از شخصی درخواست کرد او را همراهی کند واگر شیر را ریخت جلوی همه مردم او را کتک بزند!

جوان کوزه را سالم به مقصد رساند و چیزی بیرون نریخت.

عالم از او پرسید: چند دختر  سر راهت دیدی؟ 

جوان جواب داد:هیچ، فقط به فکر آن بودم که شیر را نریزم که مبادا در جلوی مردم کتک بخورم و خارو خفیف شوم.

عالم گفت: این حکایت مومنی است که همیشه خدا را ناظر بر کارهایش می بیند و از روز قیامت و حساب وکتابش که مبادا در منظر مردم خارو خفیف شود بیم دارد.

آیا انسان نمیداند که خدا او را می بیند(علق/14)

 


94/5/4
10:56 صبح

آرمین 2AFM آهنگ آروم یواش

بدست نازی | admin در دسته

آهنگ جدید و فوق العاده زیبا از آرمین 2AFM به اسم آروم یواش

+ متن آهنگ

آرمین 2AFM آهنگ آروم یواش

 

Download

 

متن آهنگ جدید آرمین 2afm آروم یواش

 

چرا چشات خیسه عشقم چرا گریه کردی

 

چقد عوض شدی تو نامرد اینقده با من سردی

 

تویی که با خندهات عاشقم کردی دیگه نمیخندی

 

چرا وقتی پیشمی چشماتو رو بقیه نمیبندی

 

داره میاد صدامون هر دوتامون دربو داغون

 

صدایه دعواهامون من واسه تو مردم تو برا اون

 

گفتم دوباره رابطه رو با هم میسازیم اون میگفت نه

 

نمیدونستم وقتی میخواست بره بایدمیگفتم چی

 

تکراری شدم براش باز هم خیالی نیست

 

اگه دوسم نداشت واسم خیالی نیست

 

ناشکری نمیکنم بودن از منو تو داغونتراش

 

هرجا میری برو ولی بی معرفت آروم یواش

 

آروم یواش به احترامه اون روزایی که خوابیدم داغون شباش

 

شاید اصا راست میگفتی این دوستی از اولشم قانون نداشت

 

هی میکردی بلند صداتو بی تو یه روانی خلم نگاه کن

 

نگو شما که عصبانی میشم منو با اسم کوچیکه خودم صدا کن

 

گفتی یه نواخته حوصلت سر رفته باید از هم دور باشیم چند هفته

 

اما حالا چند ماهه پیشم نیستیو آمار روزاشم از دستم در رفته

 

شاید تو میخواستی که تنبیه شم ببین چقد بلند شده ته ریشم

 

خدا میدونه که چقدر دوریت سخته و تا خود صبح گریه کردم من دیشب

 

داره میاد صدامون هر دوتامون دربو داغون

 

صدایه دعواهامون من واسه تو مردم تو برا اون

 

گفتم دوباره رابطه رو با هم میسازیم اون میگفت نه

 

نمیدونستم وقتی میخواست بره بایدمیگفتم چی

 

تکراری شدم براش باز هم خیالی نیست

 

اگه دوسم نداشت واسم خیالی نیست

 

ناشکری نمیکنم بودن از منو تو داغونتراش

 

هرجا میری برو ولی بی معرفت آروم یواش

 

آروم یواش با اونی باش که با اومدنش واسم یه شبه آروم نذاشت

 

رفتی ولی اینو بدون هیچی سرتر از منو اون یارو نداشت

 

چه پر انرژی چه خوبه حالش شنیدم سر میذارین دوتایی رو یه بالش

 

یه روز میاد که دیگه اون ولت کرده و اون موقعست که دلم نسبت بهت سرده

 

این همه وقت گذاشتم که آخر شب مچتو تو خیابون بگیرم آخر شهر

 

با کسی که ما نشنیدیم اسمشم ولی مرموز بود اون تماسایه نصفه شب

 

مرموز بودن تمام اون استرسات یهو بالا رفتن تعداد اس ام اسات

 

این همونیه که دلو زدی صابون براش چته هول کردی عزیزم آروم یواش

 

داره میاد صدامون هر دوتامون دربو داغون

 

صدایه دعواهامون من واسه تو مردم تو برا اون

 

گفتم دوباره رابطه رو با هم میسازیم اون میگفت نه

 

نمیدونستم وقتی میخواست بره بایدمیگفتم چی

 

تکراری شدم براش باز هم خیالی نیست

 

اگه دوسم نداشت واسم خیالی نیست

 

ناشکری نمیکنم بودن از منو تو داغونتراش

 

هرجا میری برو ولی بی معرفت آروم یواش

 


94/5/3
7:41 عصر

چند سخن از نیوتن

بدست نازی | admin در دسته

 

 

 هر کنشی، واکنشی برابر دارد.
 
 من نمی دانم که جهان مرا چه می داند؟ امّا من خود را مانند کودکی می بینم که در کنار ساحل، سرگرم بازی است و گاه و بیگاه با یافتن سنگ ریزه ها و یا گوش ماهی های زیباتر و صافتر، از حد معمول، خوشحال می شود؛ حال آنکه اقیانوس بزرگ حقیقت، همچنان کشف نشده پیش رویم گسترده است.  
 
 من مشهور نشدم مگر به واسطه کار و کوشش و اگر از عملی خسته می شدم، تفریح و رفع خستگی را در اشتغال به کار دیگری جستجو می کردم.  
 
 تا آنجا که ممکن است، امروز کارت را خوب انجام بده، باشد که فردا هم قدمی رو به جلو برداری و کارت را بهتر انجام دهی. 
 
 حتّی حقیرترین موجودات نیز از نعمت های خداوند بی بهره نیستند.
 
 کسی که فکر نمی کند، به ندرت دم فرو می بندد.
 
 در حیرتم که وجود ناچیز خودم را در مقابل عظمت آفریدگان و این دنیای بزرگی که در آن زندگی می کنم، به چه تشبیه کنم.
 
 آنچه می دانیم یک قطره است، آنچه نمی دانیم یک اقیانوس. 
 
 شاید مانند کودکی باشیم که در کنار دریا با سنگ ریزه و صدفهای زیبا بازی می کند، امّا بی خبر از آنیم که دریایی بس بزرگ و اقیانوسی بیکران در مقابل دیدگانمان وجود دارد که در اعماق آن اسرار بزرگ و شگفت انگیزی نهفته است. 
 
 دانش کلی مانند خلیجی است که من و همکارانم تنها چند دانه ریگ جالب از این پهنای گسترده برداشته ایم.
 
 تمام ذرّات جهان دارای نیروی مرموزی به نام جاذبه هستند که باعث جذب آنها به یکدیگر می شود و به طور معمول ذرّات هر توده مجذوب مرکز آن و توده ی ذکر شده، خود، مجذوب توده ی دیگری است.  
 
 مغز بشر در زمان خود می تواند بهشتی از جهنّم و دوزخی از بهشت به وجود بیاورد. 

94/5/3
1:50 عصر

پیش به سوی مسافرت دو روزه

بدست نازی | admin در دسته

از اونجایی که من هنوز درس ریاضی 1 رو پاس نکردم و مجبور شدم ترم تابستون بردارم...

ترم تابستون که برداشتم مجازیه ینی لازم نیست که برم شاهرود ...

اما چند روز پیش یکی از بچه ها گفت که کلاس برگذار میشه ...

منم فقط مشکل خابگاه داشتم ...

زنگ زدم اونم اوکی شد ...

باید برم خابگاه میرابوطالب...

خوشحالم از این توفیق اجباری ....

خدا کنه خوش بگذره ...


<   <<   31   32   33   34   35   >>   >