سفارش تبلیغ
صبا ویژن

85/6/22
5:24 صبح

آقای خالقی مزین کردین ولی.....

بدست نازی | admin در دسته

 

سه شنبه و در اولین جلسه محفل داشن آموزی محبان حضرت مهدی (عج) خالقی همراه با بچه ها به محفل آمد و محفل را مزین کرد . اما نمی دانیم چه شد که پس از آخرین تبسمی که بر لبانش جاری شد دیگر او را ندیدیم . به همین جهت با مراجعه به مسئولان و برقراری ارتباط با آنان فهمیدیم بعضی ها وقتی به مجلسی دعوت می شوند که در آن مجلس غذا داده می شود ، برای اینکه به کلاس کار و پوزیشن شخصیتی شان لطمه ای وارد نشود زودتر از دادن غذا ها بلند می شوند و مجلس را ترک می کنند....حالا فکر کنم خالقی ما هم آره.....


85/6/22
5:24 صبح

غوغای بروبچه های واثقی

بدست نازی | admin در دسته

 

شنبه 5 آذر - اصفهان شاهد حماسه و حضور و اراده و اقتدار و روز شکوه یک بسیجی ،‌ میدان امام ،‌ یه مشت از برو بچه های پاکار بسیجی واثقی ... جاتون خالی باید می بودید و می دیدید ... میگن شنیدن کی بود مانند دیدن...! اول صبح بود و همه سرحال و آماده با یه بغل احساس و غرور....یه عالمه ذوق و ... خلاصه یه وضعی بود...!  


85/6/22
5:23 صبح

سقوط غذا ها دیشب تلفاتی نداشت...

بدست نازی | admin در دسته

 

به گزارش خبرنگار ما از محل حادثه ، دیشب در پی سقوط یک هواپیمای سی یکصد و سی حامل غذا و ناراحت شدن و تزلزل اعصاب پخش کننده غذا در بین جمعیت تعدادی غذا بر روی میهمانان ریخت که فقط لباس 5 ، 6 نفر را بیشتر از بین نبرد و در نهایت تلفات جدی ای را به بار نیاورد . حنایی مسئول پخش غذا از شب برگزاری محفل تا به حال حاضر به پاسخگویی راجع به علت سقوط غذا ها نشده اما کارشناسان ما طی یک بررسی دسته جمعی توانستند بفهمند که این جریان احتمالا از نقص فنی شخص پخش کننده ناشی می شود....


85/6/22
5:23 صبح

این جا هم چونه...؟

بدست نازی | admin در دسته

 

خبرگزاری خبرنگاران جوان – دیشب با ورود آقای حقیقی به محفل ، خبرنگاران ما درصدد برقراری ارتباط و گفتگوی کوچکی با وی شدند....سپس هماهنگی های لازم (تشریفات اعصاب خرد کن) با مسئولان مربوطه صورت گرفت که پس از برقراری ارتباط اولین حرفی که حقیقی زد این بود که از این غذا ها عکس بگیر نه از من .... گویا غذای دیشب یه کم گرون پاش تموم شده بود و...


85/6/22
5:22 صبح

بالاخره بخندیم یا گریه کنیم

بدست نازی | admin در دسته

 

باید اعتراف کنیم که برنامه دیروز کاملا روی هوا بود...تا دقیقه های آخر هم که پرورش می خواست بیاد برای اجرا بچه ها با هم جر و بحث داشتند که مولودی بخونند یا عزاداری...خیلی عجیبه چون آخر اجراش هم ما نفهمیدیم که مولودی خوند یا عزاداری!


<      1   2   3   4   5      >