سفارش تبلیغ
صبا ویژن

86/3/27
11:55 صبح

نوشتن برای وب ( بخش چهارم) :

بدست نازی | admin در دسته

تکنیک های نوشتن برای وب :

وب نویسی
7. کاربرد فونت درشت و لیست ها
استفاده از واژه هایی که فونت آنها درشت و سیاه (Bold) است می‌تواند به مخاطب در یافتن موضوعات اصلی موجود در متن کمک کند.
با استفاده از این حروف همچنین می‌توانید عبارات مهم را در متن برجسته کنید. البته باید از حروف درشت یا ایتالیک در حد کم استفاده کنید تا مخاطب با شلوغی متن مواجه نشود. همچنین زیر چیزی خط نکشید. از لیست علامات و فضای سفید برای کنترل جریان متن استفاده کنید.
علائم اول پاراگراف ها ( دایره کوچک تو پر ، تو خالی ، ستاره مربع های تو پر و تو خالی و...) کمک می‌کنند تا مطلب ، تفکیک شده به نظر برسد و یا چند موضوع مرتبط به هم به صورت یک لیست دنبال هم بیایند ؛ برخی این کار را بدون استفاده از علائم و فقط با تو رفتگی اول پاراگراف انجام می‌دهند.

8. سازگاری ایجاد کنید
اصطلاحات و سبک مطالب در سراسر سایت باید با یکدیگر سازگار باشند زیرا ناسازگاری موجب مغشوش شدن و به حاشیه رفتن خوانندگان می‌شود.
همچنین متن و طراحی سایت باید هماهنگ و معرف یکدیگر باشد چرا که هدف اصلی سبک و محتوا کسب موفقیت است.

9. ساده بنویسید و جهانی فکر کنید
به زبان گفتار بنویسید زیرا طبیعی ترین شیوه نوشتن است اما از اصطلاحات عامیانه ، مبالغه آمیز و بی معنا استفاده نکنید.
سبک نگارش در وب رسمی نیست. ساده و واضح بنویسید و در نظر داشته باشید که کاربران تحمل کمتری در قبال متون نا واضح دارند.
همچنین به خاطر داشته باشید که وب سایت شما می‌تواند به وسیله یک مودم مورد دسترس هر کسی در هر نقطه جهان قرار گیرد ، بنا بر این از محتوای مناسبی استفاده کنید.
در ضمن کلی گویی نکنید زیرا در فضای وب حرف های کلی جایی ندارد.

10. هرم وارونه ، مناسب است
در فضای وب ، ساخت هرم وارونه ، ساخت خوبی است فقط به یک دلیل که کوتاه است و صفت زیاد ندارد.
پاراگراف اول اخبار و متون وب باید حاوی چکیده مطلب باشد و هر صفحه بهتر است با اطلاعات واضح آغاز شود زیرا خواننده به داشتن یک نگاه کلی درباره آنچه در صفحه آمده است نیاز دارد تا ببیند مطلب ، مورد علاقه او هست یا خیر ؛ مطمئن باشید که نخستین تیترگذاری و پاراگراف این توضیح را می‌دهد.
نخستین پاراگراف (لید) باید پرقوت و جذاب باشد.


86/3/25
2:21 عصر

RSS چیست؟

بدست نازی | admin در دسته

آر اس اس چیست؟RSS
RSS مخفف Really Simple Syndication به معنی تشکیل ارتباط های بسیار ساده است. آر اس اس فایلی با فرمت خاص (XML) می باشد که شامل آخرین عناوین سایت های خبری، وبلاگ ها و سایت هایی از این دست می باشد. در واقع آر اس اس فرمتی برای خروجی اطلاعات می باشد.
با به روز شدن سایت، فایل ار اس اس آن به طور خودکار به روز می شود. محتویات فایل های آر اس اس را می توان به کمک نرم افزار های مخصوص مشاهده کرد.

آر اس اس  چه مزایایی دارد؟
با گسترش روزافزون وب، دستیابی به محتوای مورد نیاز و به روز، کار مشکل و زمان بریست. آر اس اس این مشکل را حل می کند. ار اس اس این امکان را می دهد که به راحتی و بدون نیاز به مشاهده روزانه سایتهای مورد علاقه ، از محتوا و به روز رسانی های آنها مطلع شوید. وظیفه اصلی آر اس اس قابل دستیابی کردن اطلاعات و صرفه جویی در زمان است.
با استفاده از آر اس اس می توانید آخرین عناوین سایت های دیگر را با به روز رسانی خودکار  در سایت خود قرار دهید.

آر اس اس در عمل
شاید در بسیاری از سایت ها با تصاویر و عبارات زیر مواجه شده باشید: 

RSS 2.0  Atom1.0   XML   RSS

این ها نمونه هایی از خروجی سایت ها هستند. با کلیک بر روی این عبارات، به صفحه خروجی سایت وارد می شوید. شما با دادن این آدرس به نمایشگر های آر اس اس، می توانید محتویات آن را مشاهده کنید.

 با دو مثال بهتر با این تکنولوژی آشنا می شویم:

سایت:
سایت خبری آی تی ایران وبلاگ winbeta

آدرس خروجی RSS:
itiran.com/?type=xml

feeds.feedburner.com/winbeta-news


نمایش خروجی با نمایشگر RSS:

(این قسمت مستقیما از سایت مبدا در حال نمایش است و شما می توانید با بازدید های آینده متوجه شوید که این قسمت به طور خودکار در وبلاگ من هم عوض می شود.)



 


 

RSS


86/3/24
4:55 عصر

نوشتن برای وب ( بخش سوم) :

بدست نازی | admin در دسته

تکنیک های نوشتن برای وب :


4. ضرورت در نظر گرفتن جنبه روایی مطالب
از هر آنچه به عنوان امکانات وب در اختیار داریم باید استفاده کنیم تا مطلب در حالتی ترد و شکننده به بخش های مجزا قابل تقسیم باشد؛ در ضمن هر بخش نیز به طور مستقل جوابگوی خودش باشد و سپس این مطالب مجزا از طریق لینک های مناسب با هم پیکره واحد را بسازند.

5. مولتی مدیا
در فضای وب از ابتدا باید در فکر تهیه متن و صدا و تصویر و ... باشید.
پیش از نوشتن مطلب باید به این فکر کنید که قرار است چه اندازه از گرافیک ، نقشه ، کاریکاتور و چه قدر از متن بهره بگیرید یا برای مطلب صدا و تصویر بگذارید.
استفاده از گرافیک را در صفحات وب محدود کنید و کل یک صفحه را گرافیک و عکس اختصاص ندهید.

6. عکس
در محیط وب ، عکس نباید تزئینی باشد.
در یک سایت حرفه‌ای عکس یا گرافیک به خدمت تیتر می‌آید.
در فضای وب عکس و تیتر در یک رابطه تکاملی با هم حرکت می‌کنند ؛ تیتر یک چیزی به ما می‌گوید و شرح عکس به تیتر کمک می‌کند.
هر کاربری که وارد سایت می‌شود اول تیتر را می‌خواند ، بعد به عکس نگاه می‌کند ، بعد شرح عکس را می‌خواند و در واقع شرح عکس در فضای اینترنتی شبیه
" سو تیتر " است در فضای روزنامه نگاری.
بر خلاف شعار قدیمی " عکس در خدمت مطلب است " شعار امروزین این است :
" عکس ، مطلب است. " رنگ نیز می‌تواند همین کارکرد را دارد.



86/3/20
2:25 صبح

کامپیوتر

بدست نازی | admin در دسته

(هیچ کس بدون کامپیوتر کامل نسیت)

 


86/3/8
5:39 عصر

بررسی مسیحیت (2) با استفاده از انجیل

بدست نازی | admin در دسته

خواندن این مطالب ممکن است چند دقیقه از وقت شما را بگیرد ولی در صورتی که همراه با تفکر باشد ممکن است بر  هم? زندگیتان تاثیر گذارد.

 

 

موضوعات این شماره :

 > تثلیث چیست و چه اشکلاتی به آن وارد است؟                                                

 > تعداد انجیل های مختلف چقدر است مسیحیان چند تای آنها را قبول دارند؟

 >چرا اکثر انجیل ها از نظر مسیحیان آپوکریفا ( غیر قانونی و غیر شرعی) هستند؟

> پترس ، پولس ، برنابا و ... که بودند؟

 >مسیحیت پترسی با مسیحیت پولسی چه فرقی دارد؟

> مسیحیان فعلی پولسی هستند یا پترسی؟

 >بررسی اعتبار انجیل های چهار گانه

 

بسمه تعالی

در شماره پیش ارزیابی مسیحیت را آغاز کردیم ؛ حال به ادام? مبحث می پرداریم:

 

برای بررسی وارزیابی مسیحیت لازم است به برخی از اشکالات و مشکلات غیر قابل حل مسیحیت اشاره کنیم:

اول :مسیحیان به اصل تثلیث معتقدندو  در عین اقرار به یگانه دانستن خدا این مسئله را موافق با توحید می دانند یعنی خودشان را موحد می دانند ولی در عین حال عیسی را نیز خدا می دانند و برایش شأن خدایی قائلند و روح القدس را نیز خدا می دانند البته این اعتقاد مسیحیان است ولی اگر شما با یک مسیحی در مشهد صحبت کنید به احتمال زیاد تثلیث را انکار می کند همانطوریکه برای ما تجربه شد و این گونه پنهان کاریها جای تعجب و تامل دارد که آموزه های یک دین آنقدر شنیع باشد که جز با تحریف و کتمان نتوان آن را عنوان نمود وبا این حال تبلیغات وسیعی هم داشته باشد

به عنوان مثال عرض می کنم چندی پیش با برخی از مسیحیان در مشهد بحثی را در مورد تثلیث آغاز کردیم و گفتیم که مسیحیان به خدای سه گانه (تثلیث)اعتقاد دارند، مخاطبان ما به شدت انکار کردند و گفتند شما این مطلب را از خودتان درآوردیدو هیچ  اساسی ندارد، من مدرک معرفی کردم و به متن انجیل استناد کردم

آنها گفتند این کتاب بعد از انقلاب چاپ شده و ارزش ندارد گفتم بسیار خوب استناد می کنم به "کتاب عهد عتیق و جدید"ی که ترجمه هنری مارتین ،مبلغ رسمی مسیحیت در ایران بوده و در 150سال پیش چاپ شده است محل چاپ آن هم چاپخانه ویلیام واتس در لندن بوده است و تا آنجا که من یادم می آید نه در 150سال پیش ، نه در ایران انقلاب شده بود و نه لندن یکی از شهر های ایران است . قبول دارید؟

گفتند ما با تمام کتابهایی که شما می آورید مشکل داریم و هیچکدام را نمی توانیم قبول کنیم.

گفتم البته این که کسی به فردی بگوید اگر دلیل قانع کننده بیاوری می پذیرم ولی بعد بگوید هر دلیلی که بیاوری چون تو آوردی قبول نمی کنم و فقط دلایلی را قبول دارم که افکار مرا بپذیرد این نحوه استدلال کردن مغالطه بوده و غلط است ولی من از این مسئله می گذرم اشکالی ندارد شما کتابهای مورد قبول خودتان را بیاورید هر کتاب ،جزوه ،یا منبعی که در باب خدا در مسیحیت مطلبی داشته باشد بیاورید من به عنوان منبع می پذیرم .

ایشان رفتند و پس از مدتی چهار کتاب آوردند که محور بحث هایمان  باشد من در جلسه مقرر حاضر شدم و یکی از کتابها بنام "مسیحیت چیست از م.مولر" راکه خودشان به من امانت داده بودند با خود بردم و در باب تثلیث به آن استناد کردم و گفتم که همانگونه که عرض کردم مسیحیت به تثلیث معتقدند و به جز در ایران آن هم در برخی موارد که به خاطر مصالحی آن را انکار می کنند اصل تثلیث را تبلیغ هم می کنند صفحه 60را باز کردم و برایشان خواندم و امروز عیناً همان مطلب را برایتان می خوانم که هم به معنای تثلیث پی ببرید و هم آخرین تلاش برای ماستمالی کردن این اصل را که در واقع مهمترین اصل از اصول دین آنهاست ، شاهد باشید که البته با وجود سعی بر جفت وجور کردن مسئله باز بقول خودمان گوشه اش باز مانده است و در کتمان کردن مسئله ناکام مانده است.

"البته صحیح است که مسیحیان عیسی را ستایش میکنند ولی ما او را نه از آنجهت ستایش میکنیم که پیغمبر مقدسی بوده است بلکه از اینجهت که او از ازل کلمه خدا وپسر خدا میباشد و با خدا کاملا یکی است!"

بعد خوشبختانه دست از کلی گویی برداشته و منظور خود را به صورت روشن بیان می کند و می گوید:

"او شخصی نبود که ما انسانیان او را به مرتبه خدائی رسانیده و با خدای حقیقی یکسان نموده باشیم ،بلکه در واقع او از ازل با خدا یکی میباشد و باین دلیل انسان شد که انسان گناهکار را نجات بخشد و بسوی خدا برگرداند.از اینرو او شایسته ستایش است چونکه حقیقتاً خداست."

البته ادعاهای مبلغان مسیحی همگی می تواند بر مخاطبان تاثیر بگذارد اما نه برای کسی که بنا بر خواندن کتابهای تبلیغی دارد ونه بنا بر فکر کردن .چنین فردی چون نمی تواند باور کند که در تبلیغات یک دین معروف بسیاری از ادعاها خلاف واقع و نادرست باشند لذا ممکن است دربست قبول کند و تسلیم شود و حتی آنها را ترویج کند اما برای کسی که بنا بر مطالعه کتابهای آنها دارد طرح اینگونه ادعاها و کتمان کردنها نتیجه ای جز رسوائی مسیحیت در بر ندارد

دوم: کتب مسیحیت که بین همه مسیحیان به چهار انجیل  موسوم هستند عبارتند از انجیل های متی ،مرقس ،لوقاو یوحنا که مقدس و معتبر شناخته می شوند در حالی که با بررسی تاریخی معلوم می شود که نه انحصار آنها در چهار مورد صحیح است و نه اساسا همین کتب سندیت و اعتباری دارند .

اما اینکه آن کتب به چهار مورد منحصر نمی شوند به این دلیل است که انجیل های متعددی هم وجود دارند که مسیحیان آنهارا قبول نمی کنند برخی از مورخان تعدادی از این کتابهارا نام برده اند که ما به برخی از آنها اشاره می کنیم انجیلهای موسوم به، صعود مریم ، مرقیون(مرکیون)،  توماس، فیلپس، کودکی، پاک، مصریان، یهود، کمال، جوادس، قاریوس ،مبادت ،توماس، مریم ،اندرو، یکمندوس، قاریوس ،مارسیمون، (رک. کلام مسیحی:توماس میشل،ترجمه توفیقی-ونیز کتاب راهنمای یهود ونصاری یا بیبلها:شهرستانی)می توانید برای بدست آوردن اسامی برخی از آنها به کتاب انگلیسی دایره المعارف بریتانیا مراجعه کنید.

می دانید تعداد انجیلهای موجود در مسیحیت چقدر بوده؟ تعداد آنها را برخی منابع موجود تا 160کتاب نوشته اند و عجیب آنست که از160کتاب 4جلدرا برگزیده اند 160/4برابر است با40/1 یعنی 5/2% یعنی اگر کسی بتواند به همه مذاهب مسیحی یعنی کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان عمل کند (که امکان پذیر نیست) اینکه با این نحوه عمل بتواند به دین مسیح عمل کند 5/2% است ولی آیا این میزان احتمال قابل اعتنا ست؟

مسلما نه چون ما به این مقدار احتمال هرگز اهمیت نمی دهیم مثلا کدامیک از شما وقتی از خانه تان بیرون می آمدید حتی به اندازه 5/2%احتمال تصادف نمی دادید؟ یا موقع خوابیدن به  این میزان  احتمال وقوع زلزله نمی دهید ؟ همه ما این میزان احتمال خطر را در ابتدای هر کاری می دهیم ولی به آن اهمیت و بهاء نمی دهیم پس این مقدار احتمال بی اهمیت وغیر قابل اعتناست.

سوال :آیا غیر از انجیلهای چهارگانه، انجیل های دیگری که نام بردید  موجود هستند یا از بین رفته اند؟

پاسخ آن است که برخی از انجیل های نام برده شده هم اکنون موجود هستند  و انجیل های دیگری هم موجود بوده که در طی تاریخ (ظاهرا) از بین رفته اند وبرخی دیگر دائما کشف می شوند که اتفاقا بین آنها مواردی پیدا می شود که با تمام منظومه فکری مسیحیت رایج تفاوت دارند ولی مسیحیان نه اناجیل موجود(غیر از 4 انجیل) و نه اناجیل از بین رفته ونه تعدادی را که کشف می شوند را قابل قبول نمی دانند و مجموعه انجیل های غیر قابل قبول از نظر مسیحیان ، انجیل های "آپوکریفا" یعنی انجیل های غیر شرعی و غیر قانونی نامیده می شوند لذا اگر اناجیل دیگر هم یافت شود که بارها این اتفاق افتاده است برای مسیحیت قابل قبول نیست زیرا همه آنها آپوکریفا هستند.

بین انجیل های آپوکریفا، انجیل های عجیبی هم وجود دارد که به افرادی که سال ها بعد از حضرت مسیح(ع) زیسته باشند منتسب نمی شود، بلکه منتسب به افرادی است که از گروه ها وسایر مردم به حضرت عیسی(ع) نزدیک تر بوده اند. ایشان دوازده شاگرد داشتند که به حواریون معروف بودند و بعضی رابطه بسیار نزدیکی با ایشان داشته اند؛ چنان که قاموس کتاب مقدس[1]  می نویسد : پطرس قدیس از دوازده حواری حضرت عیسی(ع) و در زمره دو نفری بود که به او خیلی نزدیک تر بوده اند، (از این مطلب بر می آید که بین دوازده نفر هم مراتبی وجود داشته است؛ برخی به عیسی  نزدیک بوده اندو بعضی نزدیک تر) برخی از یاران  آن حضرت که جزء نزدیکترین افراد به ایشان بوده اند، انجیل دارند و افرادی هم هستند که اصلا حضرت عیسی را ندیده اند و انجیل نوشته اند و جالب این که مسیحیان انجیل هایی را انتخاب کرده اند  که بعضی از نویسندگانش اصلا عیسی را ندیده اند و انجیل هایی که منتسب به حواریون طراز اول حضرت مسیح است را انکار می کنند و آن ها را آپوکریفا می خوانند. و تا کنون کسی به این سوال (راز سر به مهر) پاسخ قانع کننده ای نداده است؛ که، ضابطه آپوکریفا بودن چیست؟ تنها پاسخی که می دهند این است که مسیحیان اولیه فقط چهار انجیل را تایید کرده اند.لذا ما همان موارد را می پذیریم.

لازم است بدانیم که برخی از برترین کشیشان و رهبران فکری مسیحیت اقرار می کنند که دراین انجیل ها مضامین عالی موجوداست 

پرسش این است که مگر سایر انجیل های قدیمی را که افراد غیر موثق نوشته، چرا آن نوشته ها باید از این اعتبار خارج باشند؟

پاسخ می دهند هنگام بررسی اعتبار انجیل ها در قدیم، بر مسیحیان ، روح القدس نازل شده و آن ها را تایید کرده است و آن ها با تایید روح القدس فقط چهار انجیل را درست دانسته اند.

سوال ما این است که روح القدس کیست؟ ویا چیست؟ و چرا نباید امروزه نازل شود چرا اجازه نداشته باشیم یک بار دیگر انجیل ها رابررسی کرده و تعداد دیگری به این منظومه چهارتایی بیفزاییم ؟ واین بارنیز بر ما  نازل شود و ما را هم تایید کند؟ چرا اجازه این نزول را به روح القدس نمی دهید!!! و اصلا بگویید بر طبق کدام آیه انجیل می گوید روح القدس دیگر بر ما نازل نخواهد شد و اصلا طبق کدام سند تاریخی ادعامی کنید بر آن ها روح القدس نازل می شده است؟

روح القدس فرشته است یا خدا؟وچگونه می تواند

گذشته از تفاوت و تضاد فراوانی که در مورد اصل تثلیث وجود دارد، مسئله قابل توجه دیگر این است که این چه خدایی است که بر یک امت در گذشته نازل می شد (یا فرشته نازل می کرد) و آن ها را معصوم می کرد ولی ما را به عصمت نمی رساند؟ البته عصمت دادن به آن ها هم بر طبق شایستگی خاصی از طرف آن ها نبوده و دلبخواهی بوده است .

سوال: آیا انجیل مثل قرآن نازل شده است؟ جواب: از نظر مسلمانان بلی ولی از نظر آن ها خیر و انجیل همان سنت شفاهی، رفتاری و گفتاری عیسی مسیح است که او را خدا می دانند. در این زمینه کتابی تحت عنوان «خداوند ما مسیح» در فارسی وجود دارد. اعتقاد به خدایی عیسی جدی است. با مردی مسیحی که صحبت می کردم از او پرسیدم آیا تثلیث مورد اعتقاد مسیحیان است. گفت: کی می گه این حرف ها را. گفتم: کتاب مقدس از چنین تعابیری آکنده است و در جای جایش این نکته را اشاره می کند و می گوید خدای پدر که در آسمان است چنین و چنان و... از قول حضرت یسوع یعنی عیسی نقل می کند که( اسم عیسی در کتاب های انجیل یسوع یعنی عیسی نقل شده؛ از قول یسوع ناصری یعنی عیسی اهل ناصریه ) مدام این را نقل می کند خدای پدر که در آسمان هست این طور خوشحال می شود و... و اعتقادشان به این که مسیح خداست قطعی است و بالا خره او پذیرفت که عیسی را خدا می دانند، البته اعتقاد به خدایی عیسی از اول نبوده است بلکه در مورد این که عیسی کیست در قرن های اول و دوم بینشان اختلاف نظر افتاد که در شورای نیقیه در سال 325 قرار بر این گذاشتند که بگویند عیسی خداست.

خوب صحبت در مورد انجیل های آپوکریفا بود و این که بدون هیچ ملاک و معیاری کتاب های فراوانی را مسیحیان فعلی انکار می کنند و در حالیکه آن کتاب ها نیز انجیل هستند و برخی از آن ها به اندازه انجیل های چهار گانه شان قدمت دارند و زمان نگارش آن ها مربوط به قرون اولیه است. بعضی از این انجیل ها عبارتند از انجیل عبریان، انجیل مصریان، انجیل پطروس قدیس که اتفاقا آنها در فضای انجیل های چهارگانه است.

انجیل مرقیون یا مرکیون، انجیل توماس فیلوپوس نوشته گنوسیان. بعضی از انجیل ها هم مثل انجیل کودکی نوشته توماس است. انجیل داستان یوسف نجار، انجیل کودکی به زبان عربی، صعود مریم، این ها کتاب هایی هستند که بعضی هاشان از بین رفته اند، بعضی هاشان هم موجود است. چهار کتاب مورد پذیرش مسیحیان است و متاسفانه بقیه نامقدس نامیده می شوند اعم از کتابهای فوق.

سوال: روح القدس یا خداست یا بشر است یا فرشته. آن هایی که عیسی را خدا می دانند، روح القدس را چه می دانند؟

جواب: آن ها اعتقاد دارند که روح القدس خداست و در عین حالی که خداست موجودی غیر از خداست. جنبه الوهی دارد جنبه الوهی تعارفی نیست بلکه جدی است و اگر از آن ها بپرسی روح القدس کی بوده و کجا نازل شده؟ می گویند: نزول روح القدس موجب مصونیت است حتی کاتولیک ها حدود 660 میلیون نفرند ادعا می کنند روح القدس هنوز هم بر پاپ نازل می شود و پاپ وقتی سخن خدا را تفسیر می کند، معصوم است چون که بر او روح القدس نازل می شود ولی در عین حال که نازل می شود و نزول کار فرشته است، روح القدس خداست و یکی از اقانیم سه گانه (پدر- پسر- روح القدس) اوست.

اعتقادات تعارض در تکلیف است. غیر از انجیلها بعضی از کتابهای آپوکریفا یا غیر قانونی وغیرشرعی هم اعمال رسولان هستند. گذشته از اعمال رسولانی که مورد پذیرش مسیحیت است، اعمال رسولان دیگر هم وجود دارد که آن ها را نمی پذیرند و در مورد آن ها اختلاف نظر جدی دارند، یعنی انکار می کنند و به عنوان یک کتاب مقدس قبول ندارند[2]. مثل کتاب توماس میشل که متکلم بسیار قوی مسیحی است و یکی از کتاب هایش هم به اسم "کلام مسیحی" ترجمه شده است. وی یک متکلم کاتولیک متعصب است.عمده مسیحیان اسامی تعدادی از رساله های رسولان را که آپوکریفا هستند، ذکر کرده اند.

 

اعمال پطروس، اعمال پولس، اعمال یوحنا، اعمال      ، اعمال توماس که به احتمال قوی در اواخر قرن 2 نوشته شده است. رساله کلمه، رساله برنابا، دو رساله منصوب به پولس رسول(غیر از رساله های قانونی او). رساله هایی که قانونی دانسته شده اند فراوان دارد ولی رساله سوم پولس رسول به غلاطیان و رساله پولس رسول به لادکیان غیرقانونی اند!

و کتاب های مکاشفه به غیر از کتاب مکاشفات یوحنا (که آخرین کتاب از 27 کتاب مقدس مسیحیان بود) هم بصورت متعدد وجود دارد.

سوال: آیا همه مسیحیان این کتاب های آپوکریفا را رد می کنند یا عده ای هم قبولشان می کنند؟

جواب: توماس میشل می گوید که همه مسیحیان امروزی کتاب های آپوکریفا را رد می کنند بعد عجیب است که آورده اند در این کتب افکار بسیار بلندی هم پیدا می شود و وجود دارد. ضمنا تعالیمی در این کتاب ها نقل می شود که تعالیم واقعی است.(ر ک کلام مسیحی: توماس میشل ترجمه: حسین توفیقی)

سوال: تعداد کتاب های آپوکریفا چقدر است؟

جواب: تعداد کتاب های آپوکریفا تا مدت ها پیش 120 عنوان کتاب اعلام می شد و الان حدودا 160 کتاب است و مدام به تعداد آن اضافه می شود. این 160 کتاب برجامانده حدوداً از زمان حضرت عیسی است ولی دقیقا از زمان حضرت عیسی نیست. از قرون اولیه میلادی 160 کتاب بر جامانده است که فقط چهار کتاب انجیل از بین آن ها رسمی شناخته شد و بقیه انکار شدند و 23 کتاب دیگر هم از رساله ها و مکاشفات گزینش شدند.

سوال: چرا تعداد کتاب ها رو به افزایش بوده است؟

جواب: برای این که "باستان شناسی کتب مقدس" بطور جدی دنبال می شود. باستان شناسی کتب مقدس یعنی نسخه شناسی کتاب هایی که تقدس دارند. هم یهودی ها و هم مسیحی ها به دلایل متعدد در ویرانه ها ی شهرهایی که مربوط به قرن اول و دوم میلادی است، جستجو می کنند و بین آن ها بعضا کتاب هایی پیدا می شود که بیش از 1500 سال قدمت دارند و درجه اعتبار آن ها به اندازه  درجه اعتبارانجیل مرقس یالوتا یا یوحنا است یا حداقل در حد رساله های پولس قدیس است، ولی با این وجود انکارمی شود. چون هر آن چه که پیدا می شود آپوکریفا خواهد بود.

و جالب اینجاست که علاوه بر کتاب های جدید که مدام افزوده می شود، بر کتاب های عهد عتیق نیز افزوده می شود. چون یهودیان هم مدام کتاب پیدا می کنند. بعضی از آن ها را به مردم جهان نشان می دهد، البته به همان میزان که خودشان می خواهند و بعضی از آن ها رسما کتمان می شوند و می گویند هست ولی بیان نمی کنیم. از جمله کتاب های آپوکریفا و غیرقانونی مسیحیان کتابی است به اسم انجیل برنابا منتسب به فردی است به اسم برنابا که جزء حواریون عیسی(ع) بوده است. پولس رسول فردی است که الان مسیحیت به او منتسب است، یعنی بعد از این که عیسی(ع) از دنیا رفت و به تعبیر آن ها کشته شد[3].

بین دوازده حواری حضرت عیسی فردی بنام پطرس قدیس بوده که جانشین واقعی حضرت عیسی(ع) بود.  پترس قدیس با فردی به نام پولس دشمنی فراوان داشت. به خاطر این که پولس اصلا مسیحی نبوده، بلکه یهودی متعصب بوده که با مسیحیان سر ناسازگاری داشت و یک مسیحی ستیز به تمام معنا بود. بعد از این که مدتی از تصلیب حضرت عیسی(ع) گذشت، پولس ادعا کرد که من مسیحی شدم. سوال کردند که تو خیلی با مسیحیان مخالفت می کردی و دشمنی داشتی، چه شد که مسیحی شده ای؟  بیان می کرد که عیسی را در مکاشفه دیدم که من را به دین خویش دعوت می کرد و من هم قبول کردم و من از این به بعد مسیحی هستم. به مرور زمان پولس قدیس (فرد مقدس مبلغ ) شده و ارکان مسیحیت را در دست گرفته و به  مرور زمان مسیحیت غیر پولسی(پترسی) از بین رفت و تمام مسیحیت باقی مانده مسیحیت پولسی است، که دشمنی آن با یهودیت مسلم است.

کم کم مسیحیت پترسی از بین رفت و آخرین رگه های مسیحیت واقعی را هم در قرن 5 و 6 پیدا می کنیم که بعد از آن هم دیگر خبری از آن نیست و این همان زمانی است که پیغمبر اکرم(ص) مبعوث شد. ( بر طبق اعتقاد ما وقتی که دین حق با تمام مذاهبش از بین برود یا دین حقی که مذهب راستین دارد و دارای مذاهب انحرافی هم هست، اگر این مذهب راستین هم از بین برود، بر خداوند واجب و لازم است که بندگانش را هدایت کند و الا بر خلاف حکمت و عدالتش عمل کرده و این بر خداوند متعال محال است. به هر صورت انجیل برنابا منتسب هست به فردی به نام برنابا که مثل پتروس قدیس با پولس قدیس دشمنی داشت. در انجیل باقی مانده از برنابا که الان هم موجود است، دشمنی وی با پولس قدیس محرز است، یعنی علیه پولس نسبت های صریح فراوان در برنابا منعکس شده است. مسیحی ها که با نگاه خوش بینانه به تاریخ شان نگاه می کنند، می گویند

باید ذکر کنیم که قدیمیترین نسخه های برجا مانده از انجیل های چهارگانه فعلی همگی مربوط به قرن چهارم میلادی است و مهمتر آنکه همگی به زبان یونانی هستند در حالیکه حتی یک مورخ ننوشته که عیسی به یونانی سخن می گفته است و مسلما یا به عبرانی ویا به زبان آرامی صحبت می کرده است  ولی مسیحیان متعصب می گویند با این وجود ما مطمئن هستیم که  در قرن اول میلادی نوشته شده اند و اولین کسی که مطالب بر جا مانده از عیسی را نوشته مرقس بوده و اولین انجیل از اناجیل چهارگانه را مرقس در سال 60  میلادی نوشته و انگیزه خودش را هم البته در این کتاب نوشته و بیان می کند که این کتاب برای اعلام بشارت است.

آنها برای اناجیل دیگر هم این  تعصب را اعمال می کنند و می گویند انجیل متی هم توسط یک مسیحی فلسطینی اندکی بعد از سال 70 تقریبا حدود سال 72 تا 73 هم نوشته شده همینطور

انجیل لوقا توسط لوقا که یک یهودی الاصل بوده و یار پترس هم بوده(و از یاران دوازده گانه حضرت عیسی(ع) هم نبوده است) نوشته شده و در نوشته جات خودش اندیشه ها و اعتقادات را یعنی مسائل کلامی را مطرح می کند. این مسائل، مسائلی هستند که در انجیل متی و مرقس نیستند، این که از کجا آمده و در لوتا منعکس شده نمی دانیم ولی می دانیم که لوقا از حواریون حضرت عیسی(ع) نبوده است.

اما درباره انجیل یوحنا مسیحیان می گویند که یوحنا این کتاب را در شهر افسس نوشته و جای به صلیب کشیدن حضرت عیسی در اورشلیم خیلی فاصله بوده. تاریخش هم به شدت مورد تردید است. تاریخ تالیف آن از دید افراد خوشبین و متعصب نیز به شدت مورد تردید است و تاریخ احتمالی آن را سال 95 می دانند.

شرح حال متی را به عنوان نمونه یک یا چند نکته اش را بیان می کنیم. گفته می شود که متی از شاگردان حضرت مسیح بوده که از شروع بعثت حضرت مسیح تا صعودش ملازمش بوده است و به قرعه برای خلافت او انتخاب شده و دیگر هیچ اطلاعاتی از تاریخ زندگی او در دست نیست، فقط یک کتابی مانده که مربوط به قرن چهارم است و گفته می شود از روی کتاب وی نوشته شده است. آیا این همان متی معروف بوده؟ اگر این طور باشد، چطور می تواند زندگی نامه فردی به آن مهمی این قدر مبهم شده که هیچ چیز از زندگی او در دست نیست.

سوال دانشجو: آیا زبان انجیل ها مثل زبان قرآن است؟

جواب: زبان مخاطب ومحاوره ای انجیل ها مثل زبان قرآن نیست. مثلا قرآن می گوید:"قل هو الله احد " بگواو خدای یکتاست. از طرف خدا دارد صحبت می کند. "یا ایها الذین امنوا کتب علیکم القصاص" بر شما قصاص واجب است. اما زبان کار انجیل ها این طور نیست. انجیل ها زبانشان، زبان گزارش است. مثلا می گویند یسوع در روز یکشنبه بیرون آمد و چنین گفت، یک ناظر خارجی است که زندگی عیسی(ع) را نقل می کند.

سوال: آیا حضرت عیسی(ع) از خودشان کتابی نوشته اند؟

جواب: از نظر ما حضرت عیسی(ع) کتاب داشته و این کتاب را تعلیم می داده بر اطرافیانش و این کتاب هایی که الان وجود دارد، هیچکدامش از آن کتاب های واقعی نیستند. ما معتقدیم که کتاب مقدس بوده، کتابش هم بشارت بر آمدن نبی اکرم(ص) به شکل دقیق دارد. اتفاقا این بشارت ها و نشانه های دقیق به پیغمبر اکرم(ص) هم اکنون در برخی آمده ولی رانده شده اند به حوزه آپوکریفا. از نگاه مسیحی ها عیسی(ع) هیچ کتابی ننوشت، فقط مجموعه تعالیمی داشت که شفاهی بود و دیگرانی که زندگی آن حضرت را می دیدند، می نوشتند؛ اما با این حال مقدس هستند.

سوال: یعنی هیچ آثاری نمانده است؟

جواب: مسیحیان در این مورد باستان شناسی می کنند ویکی از مهمترین آثار بر جا مانده، انجیل برنابا است؛ که مسیحیان قبول نمی کنند. به این دلیل که برنابا بشارتی بر وجود پیغمبری به نام محمد(ص) می دهد می گوییم به چه دلیل؛ مگر خدا حق ندارد نسبت به آمدن پیغمبر بعدی توسط پیغمبر قبلی بشارت بدهد؟ می گویند خوب، چون این مضامینش به اسلام نزدیک است، یک مسلمان نوشته است و می بینیم که سخنشان غیر قابل دفاع است. چون به این صورت مبنا را چنان می چینند که به خداوند حق نمی دهند در کتابی بشارت به فرد دیگری داده باشد.

سوال: آیا در کتب مورد قبول فعلی آن ها بشارت بر نزول پیامبر هست؟

جواب: در کتاب های دیگر هم بصورت اشاره هست. در انجیل متی و ایلیا هم بصورت اشاره آمده است. معرب علی در این کتاب ها ایلیا است؛ همان طور که معرب حسن، شبر می شود، و یا داود که دیوید می شود. نام علی که در آن کتاب ها ایلیا است. این را یادآور می شوم که انجیل حضرت عیسی(ع) در حق ما حجتی داشته باشد. ما می گوییم که خدا این نسخه موقت را برای بشر فرستاده بود و فرمانش هم موقت بود و تا آن زمان هم تمام کسانی که به انجیل عمل می کردند، بهشتی و هدایت شده اند.(حتی بعضی از آن ها پیغمبر می شدند.) بعد از حضرت عیسی(ع) یعنی دین جدید حقیقت داشته و دین قدیم نفی می شود. مثل این که شما بروید پیش پزشک و او بگوید من نسخه ای برای کنترل بیماری شما می نویسم. شما باید به این نسخه عمل کنید تا بیماری تان کنترل و مهار شود و بعد برای مداوا دوباره مراجعه کن تا نسخه جدیدی بنویسم. و ما نمی توانیم به دکتر بگوییم که شما اشتباه می کنید و من با همین نسخه کنترل کننده قبلی مداوا می شوم. خدای متعال برای بشر تا رسیدن به عقلانیت، نسخه موقت 1300 ساله به نام دین موسوی (دین حضرت موسی(ع) فرستاد) و بعد دین متعالی و جدیدتری آمد، بسیاری از یهودیان مسیحی شدند. ما به مسیحیان می گوییم که چه اشکالی دارد که نسخه جدیدتری بیاید، که این مسئله دلیل و توضیح فراوان دارد، که این جلسه جای شرح آن نیست. به هرحال، مسیحی ها چون عهد عتیق را هم قبول دارند، تمام ایرادهای عهد عتیق بر آن ها هم وارد است. از این جا کم کم می خواهیم وارد بررسی مسیحیت شویم. ایرادهای ما بر یهودیت، که با آن ایراد ، مسیحیت هم نقض می شود، خیلی زیاد است و بعضی از آن ها را ذکر می کنم.

خوب؛ ان شاء الله ادامه بحث را در شماره آینده خواهیم داد.



[1]  نویسنده این کتاب مسترهاکس آمریکایی هست که کشیش بوده است .وی دراصل این کتاب را به انگلیسی نوشت و بعد به فارسی بازگرداند.    

[2] مثل کتاب توماس میشل که متکلم بسیار قوی مسیحی است و یکی از کتاب هایش هم به اسم "کلام مسیحی" ترجمه شده است.

[3]  که ما قبول نداریم ما می گوییم اشتباه شده بر آن ها و عیسی(ع) زنده و به آسمان رفت و هنوز هم زنده است. اتفاقا تعبیراتی از انجیل متی در این زمینه وجود دارد که یهودا اسخر یوطی که حضرت عیسی را لو داد و آن حضرت دستگیر شد به شکل حضرت عیسی(ع) در می آید و او را گرفته می برند. اما مسیحیان می گویند که عیسی را به صلیب کشیدند و عیسی بود که کشته شد و سپس دفن شد و سه روز بعد از دفن برخاست و به آسمان رفت.

<      1   2   3   4   5   >>   >